کوله پشتی خودشو بست.. .بست ورفت ...رفت ومارو تنها گذاشت . آره رفت ! باورت میشه ؟
یه دوست خوب یه ماه یه فرشته از پیش ما رفت . رفت اون بالا بالا ها پیش فرشته ها .یه گل زیبا پر پر شد و رفت وما رو تنها گذاشت .
بهم می گفت دیگه نمی خوام تسلیم بشم . تسلیم زندگی . تسلیم همه این اتفاقاتی که برام می افتن . ولی نمی دونم یهو چی شد ؟
اصلا باورم نمیشه تازه داشتیم به هم عادت می کردیم .
شنیدن این خبر دلم رو پر از افسوس کرد . نمیدونم چی بگم دیگه ......
عناوین یادداشتهای وبلاگ
موسیقی