سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

چه زود گذشت ...

سال خوبی بود پارسال ؛ امسال باید بهتر باشه ؛ با اومدن بهار یه فصل تازه تو زندگی من باز شد

؛ یه شروع دوباره و به امید روزهایی قشنگ تر ؛

می خوام یه آدم دیگه باشم ؛ بهتر از سحر قبلی ، می خوام همیشه امیدوار به زندگی ادامه بدم ، امروز باز تنها شدم ، همه ی مهمونی رفتن و اومدنها دیروز تموم شد ،

با با و مامان هم رفتن سر کار؛حالا من موندم و دوقلوها ، عید امسال من با یکی آشنا شدم که خیلی منو راهنمایی کرد ؛ از زندگی خودش و از مشکلاتش برام گفت و اینکه همه ی آدمها

یه جوری با مشکلات زندگی در گیرن ، این چند روزه بد جور بهش عادت کرده بودم ؛ حیف که مجبور شد بره .....

نمی دونم چرا تعطیلات امسال زود تموم شد البته برای من ؛ چون دیگه فکر می کنم از اینجا به بعد روزهای عادی زندگی دوباره شروع میشه ، درس خوندن و غذا خوردن البته چون تعطیلاته تلویزیون هم بهش اضافه میشه ولی چه فرقی میکنه وقتی درس هست یعنی هموناهه ‏اهه .....

راستی من امروز کار جدید اخشابی رو برای اولین بار شنیدم ، همونی که قبلا گفته بودم بزودی پخش میشه خوب بود

وقتی که از چشمای تو؛

رخصت بارون می گیرم

قطره به قطره جون میدم

کوهو رو دوشم میذارم

از نفست جون میگیرم

تکیه به آسمون میدم

عاشقیو نشون میدم

بــــــــــاتو

من آزادم ، چــــون فولادم ؛ ای مولا

شوقت برمی خیزد از فریادم ای مولا

جاری در جان من باش

ایمان من باش ای دریا

چون موج آغاز من باش ؛

پایان من باش ای دریا

در باران

در طوفان ، با یادت آرامم

یادم کــــــــــــن

دور از تــــــــو چون صیدی در دامم

........

من این سبک آهنگها رو خیلی دوست دارم ، فکر کنم باز سازی شده است .... خیلی قشنگه ...آفرینآفرینآفرین

این عکس رمانتیک به این حال وهوا میخوره ....

زینب دیشب خوابتو می دیدم ؛ خیلی خنده دارهمُردم از خنده ، تو خوابگاه دانشجویی نیمرو درست می کردیمهه خیال کردی ، بعد رفتیم کلاس ؛ رشته کامپیوتر

 با استاد حرف میزدیم و این حرفا ؛جات خالی خیلی حس خوبی داشتم .....

بازم بهارتون مبارک

 

            

 

نظر()

 1   


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ